واژه گردشگر به فردی اطلاق میشود که به قصد سفر از مبدأ تا مقصد و برعکس با درنظرگرفتن شرایط اقتصاد خانواده، برای گذراندن لحظههای خوش و مفرح برنامهریزی کرده و سفرش با رضایت کامل همراه باشد. بااینتعریف، تعداد گردشگر را با مستندات مراکز اقامتی و پذیرایی و همچنین مراکز خرید سنجیده و سپس به ارائه آمار اقدام میکنند.
به گزارش سیتی پدیا و به نقل از خبرگزاری شرق، اینکه مسئولان گردشگری در ارائه آمار گردشگری از هم سبقت گرفته و با آماری گوناگون سعی در گزارش عملکرد خود دارند، گویی موضوعی است که سالهاست با انشائی گوناگون، اما با موضوعی یکسان، توسط آمارنویسان بیآمار نگاشته و در جامعه آگاه ایرانی قرائت میشود. از این زاویه آمار ورود گردشگر در نقاط مختلف کشور در ایام نوروز با فراز و نشیب بیان شده و از واقعیتهای موجود در مراکز اقامتی و پذیرایی هر استان و شهر به دور است. آنچه از یک نگاه ساده و برآورد تعداد گردشگر در اماکن عمومی به نظر میآید، شلوغی یا خلوتی در ساعات اوج تراکم در این اماکن است که تخمین مسافر یا همان گردشگر به راحتی قابل محاسبه است؛ امری که در ایام نوروز ٩۴ کمتر به چشم میخورد و بسیاری از اماکن فاقد مسافر یا گردشگرانی بود که به قصد سفر، راهی شهر یا مکان دیگری شده باشند. در استراتژی سفر، آنچه بیش از همه به چشم میخورد، در وهله اول انتخاب مقصد بر اساس سلیقه و اعتقادی است مسافر دارد و از طرفی، دیگر هزینه هایی است که بر این سفر مرتتب بوده و هر دو سوی این نظریه، برای جامعه ایرانی از اهمیت بالا و والایی برخوردار است؛ چه آنجایی که مراکز دینی و مذهبی و چه مراکز تفریحی، هر ساله از جمعیت قابل قبولی استقبال میکرد و در نوروز امسال از اقبال بسیار کمتری برخوردار بود. کاش این «کاهش سفر» را مسئولان ابتدا با رویکردی کاملا صادقانه ریشهیابی کرده و از دید اقتصادی و تصمیم نگر خانواده که با انگیزه، شروع سفر در آن شکل میگیرد به آن بپردازند و سپس با شفافیت به اطلاع رسانی اقدام کنند تا از این منظر به راستی آزمایی شهره شده و در سایر گزارشها، باور عمومی را با خود همراه کنند.
نگارنده که خود مستقیم با ورود گردشگر در یکی از مهمترین شهرهای «گردشگر پذیر» ایران -مشهد مقدس- در روزهای متوالی مواجه بودم و با استناد به شواهد خویش، این آمار را رد کرده و با اعتقاد بر این اصل که «گردشگر آمار را میسازد، نه آمار گردشگر را»، به مسئولان پیشنهاد میکنم قدری به صداقت بها دهیم. معمولا کشورهای گردشگر پذیر دنیا و حتی در همین کشورهای همجوار ما و کمی آنسو تر در کشورهای خاور دور، بسته به وضعیت و موقعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از مجاری گوناگون و با برنامهریزی دقیق و کاربردی، به آمارگیری مبادرت کرده و این دادهها تنها از یک منبع اعلام میشود.
امری که در ایران اسیر چندگانگی تفسیر و تحلیل منابع گوناگون است و از دل آن آماری متفاوت و سلیقه ای و مطابق با سیاستهای اتخاذی، استخراج میشود. این در حالی است که کسب آمار و اطلاعات دقیق برای بررسی بازار گردشگری و رشد و توسعه آن، ضرورت کامل داشته و بر اقتصاد کشور تأثیر به سزایی دارد، چه آن زمان که بحث جانشینی اقتصادی نو و غیروابسته مطرح بوده و چه آن زمانی که اقتصاد حاکم به شکوفایی برسد.
در این مورد، چنانچه ایران بتواند با شاخصهای استاندارد جهانی همترازی کرده و در کنار دادههای صحیح آماری، به علت و معلول سفرهای انجامنشده پی ببرد، راهی به گشودن بنبست «اقتصاد گردشگری» خواهد یافت، در غیراینصورت همچنان در کورهراهی، به دنبال گردشگر خواهیم بود.