جشن سده از جشن های کهن و مهم است که در برخی روستاهای خراسان با شادی و سرور و شکوه ویژه برپا می شود و با وجود گذشت چندین هزار سال، هنوز هم در میان تعدادی از خراسانی ها زنده و جاوید مانده است. این جشن در خراسان، روز دهم بهمن ماه، یعنی پنجاه روز پیش از نوروز آغاز می شود و سه روز به درازا می کشد.
روستاییان خراسان در شب های ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ بهمن ماه به شادی و سرور می پردازند و آتش افروخته، ترانه ای می خوانند، که از روزگار کهن، سینه به سینه نقل شده است.
در وجه تسمیه این جشن، بسیار سخن گفتهاند. برخى وجه تسمیه آن را این گونه ذکر مىکنند که چون کیومرث داراى صد فرزند شد و همه به مرحلهٔ رشد رسیدند، در این شب جشنى برپا کرد که به جشن سده معروف شد. از آن رو که آتش براى مردم در آن زمان مقدس بود، کیومرث فرمان داد تا آتش بسیار افروختند.
برخى معتقدند که چون در این روز «آدم ابوالبشر» نخستین صد روز زندگانى خود را به پایان رسانید، جشن سده برپا شد. اما از سرودهایى که در این روز مىخوانند، مىتوان وجه تسمیه آن را دریافت:
دراین ترانه، برگردانی بدین مضمون وجود دارد:
آی سده، سده، سده سد به غلّه، پنجه به نوروز. یعنی صد روز به برداشت غلّه، پنجاه روز به نوروز.
همانگونه که پیداست، این جشن به مناسبت نزدیک شدن فصل غله و برداشت محصول برپا مىشده است. براى برپایى این جشن، از بیابانهاى اطراف روستا بوته جمع مىکنند و در هر منطقه، این بوتهها از گیاه به خصوصى است. پس از آن که آفتاب در پسِ افق پنهان شد و تاریکى همه جا را فرا گرفت، بوتهها را آتش مىزنند. برخى معتقد هستند که پس از آتشبازى، ذرات آتش سده در زمستان اثر مىکند و سرما را مغلوب مىسازد و در نتیجه زمین نفس مىکشد و زندگى از نو آغاز مىشود. در اکثر روستاهاى خراسان معتقدند که اگر در شبهاى سده باران ببارد و آب باران خاکستر آتش را بشوید و با خود ببرد، سال نیکویى در پى خواهند داشت ولى اگر باران نبارد و خاکستر سده را باد ببرد، آن را به فال بد مىگیرند و عقیده دارند که در آن سال با بى آبى و خشکسالى روبهرو خواهند شد.