بهگفتهٔ ولادیمیر مینورسکی، ایرانشناس، یاقوت حموی در «معجمالبلدان» گزارش میدهد که نام شهر در زمان دیدار یاقوت از تبریز در زبان محلی «تِبریز» تلفظ میشده است. مینورسکی معتقد است که تلفظ تِبریز باید به گویش ایرانی آذری قدیم تعلق داشته باشد. این گویش به گویشهای موسوم به گویشهای ایرانی جنوب دریای خزر وابسته است. یا به احتمال بیشتر، تلفظ تِبریز معرب شده نام شهر در باب فِعلیل (در عربی) است. همچنین شیوهٔ نگارش نام این شهر در (زبان) ارمنی و تجزیه و تحلیل صیغه ٔ ارمنی، نمایانگر وابستگی واژهٔ تَوریژ به زبان پهلوی شمالی میباشد. مینورسکی در پایان چنین نتیجه میگیرد که این مسأله نشان میدهد که ریشهٔ نام شهر به زمان های بسیار دور، اوایل سلسلهٔ ساسانی یا شاید قبل از اشکانیان بر میگردد. بنابر گفتهٔ مصطفی مؤمنی در دانشنامهٔ اسلامی، اهالی بومی آذربایجان، تبریز را توری (چشمه یا رود گرم) میخواندهاند. تا اوایل قرن چهاردهم خورشیدی نیز، روستاییان اطراف تبریز، این شهر را توری مینامیدهاند. حتی در حال حاضر، مردمان قنبرآباد در اطراف تبریز، به این شهر توری میگویند. در نوشتههای کهن (برای نمونه ابوالفداء) نام این شهر به شکل «تُوریز» آمده است و هنوز هم در زبان های کردی و تاتی «توریز» و «تُوْری» به کار میرود. لرد کرزن نیز تبریز را کلمه ای آریایی مستخرج از تب به معنای «گرم و نیم گرم» و رز و ریز و رش از مصدر «ریختن» میداند و آن را به سبب وجود چشمه های آب گرم مجاورش «گرماریز» معنی کرده است. ویلهلم آیلرس -زبانشناس آلمانی- یافتن ریشهٔ دقیق واژهٔ تبریز را دشوار دانسته و احتمال داده است که تبریز از دو بخش تب و رِز، به معنای «رود آب گرم» تشکیل شده باشد. تپ یا تف به معنای «گرم» (مثلاً در تفتان) و ریز به معنای «جریان داشتن چشمه و جوی» است؛ مانند «کاریز» و «نیریز». در تقویم البلدان (تألیف در ۷۲۱ هجری) در دو جا آن را «توریز» آورده است و در تالی کتاب وفیات الاعیان، تألیف ابن صقاعی نیز «توریز» آمده است. در نسبت بدین نام، «توریزی» مینوشته اند؛ چنانکه ابن بطوطه از شخصی منسوب به توریز نام برده است: «موکل بنا امیر جلال الدین بن الفلکی التوریزی است». فاوست بیزانسی در قرن چهارم میلادی، تبریز را «تَوْرِژ» و «تَوْرِش»، اسولیک در قرن یازدهم میلادی، نام این شهر را «تَوْرِژ» نوشته است. گویا دورژ اخیر از لهجهٔ عامیانهٔ ارمنی مشتق شده است و اصل کلمه، «دَ-ای- وْرِژ» به معنای «این برای انتقام است» بوده است. بر طبق پارهای منابع، این شهر در سال ۲۴۶ میلادی «شهستان» نامیده میشده است و توسط تیرداد سوم، حکمران اشکانی تبار منطقه، به تَوْرِژ تغییر نام داده است.
در دانشنامهٔ اسلامی، در پایان نتیجهگیری میشود که با توجه به منابع ارمنی که نام شهر را در قرن پنجم (بلکه چهارم) میلادی، «تورژ» دانستهاند و این که به فارسی هم تورز تلفظ کردهاند و با توجه به معنای متداول فارسی «تب ریز» و «تب پنهان کن» و به قول اولیای چلبی «سِتْمه دوکوجو» (ستمه: تب، دوکوجو: ریزنده) است و احتمالاً نام تبریز، «پنهانکنندهٔ تف و گرما» و با جنبشهای آتشفشانی کوه سهند مرتبط بوده است.
دانشنامه بریتانیکا نیز نظری مشابه دارد و تبریز را در اصل «تپ + ریز» میداند، چیزی که باعث روان شدن گرما میشود که احتمالاً به خاطر چشمه های آب گرم اطراف آن است.
در مورد نام شهر توجیه مصطلح ولی عامیانه دیگری وجود دارد. حمدالله مستوفی دربارهٔ وجه تسمیهٔ تبریز مینویسد: «بنای تبریز از زبیده (زن هارون الرشید) است. وی به بیماری تب نوبه مبتلا شده بود؛ چند روزی در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دل انگیز آن جا بیماری وی زایل شده، فرموده شهری در آن محل بنا کنند و نام آنرا تبریز بگذارند». هر چند احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان توجیه اخیر را عامیانه و نادرست میداند.
شهر تبریز شهر تاریخ ساز، شهر حماسه ها و شهر اسطوره ها و شهری است که بر دامنهٔ کوه سرخاب واقع گشته که به قولی نامش (توریس یا تاوریس) برگرفته از نام این کوه سرخ فام بوده است. این شهر به دلیل شرایط خاص جغرافیایی و طبیعی از اهمیت بالای اقتصادی و سیاسی برخوردار است و پیدایش تمدن های باستانی نظیر سان ها و ماد ها در دوره های پیش از تاریخ گواهی این ادعا است.
کاوش های اخیر باستان شناسی در محوطهٔ مسجد کبود وجود تمدن و فرهنگ بیش از ۴۵۰۰ ساله را در این شهر به اثبات رسانده و در صورت کشف محل دژ (تاروئی تارماکیس) در محدودهٔ فعلی شهر تبریز بر اهمیت تاریخی آن افزوده خواهد شد.
بر اساس نوشته های مورخان و جهان گردان در سده های بعد از اسلام، تبریز نه تنها از شهرهای مهم و معتبر آذربایجان، بلکه از شهرهای مهم کشور نیز بوده است. عبور جاده ابریشم از نزدیکی آن موجب شکوفایی اقتصادی و فرهنگی گردیده و ارتباطات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی موجبات تغییر و تحول فرهنگ، تمدن و آداب و رسوم مردم این سرزمین گردیده و مقدمات ایجاد بسیاری از علوم، مکاتب، موسسات و نهادهای مدنی برای اولین بار در کشور را به ارمغان آورده است و نام شهر تبریز را به عنوان «شهر اولینها» در کشور بلند کرده است. اولین مدرسه، اولین کتابخانه، اولین بیمارستان، اولین نشریه، اولین تئاتر، اولین بلدیه و … در این شهر بوده است.
